همشهری آنلاین: دبیر شورای‌عالی امنیت ملی در واکنش به اظهارات دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا درباره توافق هسته‌ای گفت:

علی شمخانی

آمریکا دیگر امکان بازگشت به شرایطی مشابه بعد از برجام را پیدا نخواهد کرد، اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا به‌معنای کلید زدن یک مقابله جدید با جمهوری اسلامی ایران خواهد بود و ما نیز در این شرایط، منفعل نخواهیم بود و در چنین رویارویی‌ای، دست ما پرتر است.

دبير شوراي‌عالي امنيت ملي در واكنش به اظهارات دونالد ترامپ رئيس‌جمهور آمريكا درباره توافق هسته‌اي گفت: آمريكا ديگر امكان بازگشت به شرايطي مشابه بعد از برجام را پيدا نخواهد كرد، اظهارات رئيس‌جمهور آمريكا به‌معناي كليد زدن يك مقابله جديد با جمهوري اسلامي ايران خواهد بود و ما نيز در اين شرايط، منفعل نخواهيم بود و در چنين رويارويي‌اي، دست ما پرتر است.
امير دريابان علي شمخاني در مصاحبه تفصيلي با همشهري درباره آخرين تحولات داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي ديدگاه‌هاي خود را بيان كرد كه در ادامه مشروح آن را مي‌خوانيد:

  • آقاي شمخاني به‌عنوان سؤال نخست ارزيابي‌تان از تحولات جاري سوريه و حمله 3كشور غربي به اين كشور چيست؟

حمله آمريكا و 2كشور اروپايي به سوريه، از نحوه نگرش اين كشورها به نظام سوريه از ابتداي بحران جدا نيست. اين كشورها مخالف نظام سوريه‌اند، آمريكا بخش‌هايي از سوريه را اشغال كرده است. آنها در طول بيش از 7سال گذشته به جريان‌هاي مسلح براي براندازي نظام سوريه كمك كرده‌اند. محصول اين خصومت‌ورزي‌ها اشغال بخش‌هاي زيادي از سوريه توسط تروريست‌ها و معارضين مسلح بوده است؛ اما با جديت نظام سوريه و با همكاري جبهه مقاومت و كمك نظامي روسيه، از ميانه سال 2015وضعيت تغيير كرد و در نخستين گام مهم، شهر حلب در اواخر سال 2016آزاد شد. اين نخستين ضربه مهم به تروريست‌ها و حاميان آنها بود. پس از آن مناطق مختلف يكي پس از ديگري آزاد شدند و نظام سوريه توانست به كمك هم‌پيمانان خود يعني جبهه مقاومت، ايران و روسيه داعش را شكست دهد. شكست داعش دومين ضربه به مخالفان خارجي بشار اسد بود. در عين حال، با وجود مناطقي مانند غوطه شرقي و شهر دوما، ادلب و مناطق اشغالي در جنوب غرب سوريه، همچنين حضور آمريكا در شرق رودخانه فرات و منطقه التنف در جنوب، هنوز هم جبهه استكبار و صهيونيست‌ها به گزينه نظامي براي براندازي سوريه اميدوار بوده و هستند. آزادسازي غوطه شرقي و شهر دوما در نزديك‌ترين نقطه به پايتخت سوريه (دمشق) را بايد در اين چارچوب ارزيابي كرد. براي تقريب ذهن؛ اهميت حضور هزاران نفر از مسلحان و تروريست‌هاي جبهه‌النصره در منطقه غوطه براي غرب، با اهميت پادگان اشرف (محل حضور منافقين) در خاك عراق قابل قياس است؛ البته غوطه شرقي در دروازه دمشق به لحاظ امنيتي به‌مراتب خطرناك‌تر از پادگان اشرف است؛ لذا غربي‌ها تحمل آزادسازي غوطه را نداشتند؛ چون آزادي غوطه به‌معناي از دست رفتن سرمايه بزرگ دولت‌هاي غربي و عربي مخالف بشار اسد بود. اينجا بود كه به سناريوپردازي و نمايشنامه‌نويسي درخصوص استفاده از سلاح شيميايي در غوطه شرقي، دست زدند. آمريكا و اروپا بهتر از هر كس ديگر مي‌دانند كه با وجود مكانيزم مشترك خلع سلاح شيميايي سوريه كه در تفاهم با روس‌ها به‌وجود آمد، سوريه ديگر هيچ سلاح شيميايي و هيچ‌گونه تأسيساتي براي ساخت اين سلاح‌ها ندارد.

  • پيشنهاد سرويس اطلاعاتي غربي درباره غوطه

جمهوري اسلامي ايران، خودش بزرگ‌ترين قرباني سلاح‌هاي شيميايي است؛ سلاح‌هايي كه همين كشورهاي غربي در اختيار صدام قرار داده بودند. ما مخالف سلاح شيميايي هستيم و برايمان هم فرق نمي‌كند چه‌كسي اين سلاح‌ها را به‌كار مي‌گيرد؛ دوست‌مان باشد يا دشمن‌مان! اين كار غيرانساني و نشانه ضعف شديد به‌كارگيرندگان آن است. امّا بشار اسد و دولت سوريه در اوج پيروزي‌ها در طول 7سال گذشته قرار دارند و روزبه‌روز تسلط آنها بر جغرافيا بيشتر مي‌شود؛ لذا هيچ نيازي به استفاده از تسليحات شيميايي ندارند. اين را خود غربي‌ها هم به خوبي درك كرده‌اند، لذا وقتي پيش از حمله موشكي به سوريه به يكي از سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي پيشنهاد شده بود كه با حضور آنها بازرسي و تحقيق صورت گيرد، گفته بودند استفاده از شيميايي در غوطه قابل اثبات نيست و مسئله فرّار بودن گاز كلر را بهانه كرده بودند. مي‌خواهم بگويم، يك نمايشنامه از قبل طراحي شده بود تا شكست در غوطه شرقي را جبران كنند و البته آنها درصدد بودند با حمله نظامي وضعيت را عوض كنند و جان تازه‌اي به مسلحان و تروريست‌ها بدهند.

ايستادگي نظام سوريه و هم‌پيمانان آن روي منطق قوي خود و اراده‌اي كه در خارج كردن تروريست‌ها از غوطه شرقي نشان دادند، باعث شد طراحي آمريكا به نتيجه نرسد؛ روسيه هم ايستادگي كرد و لذا آمريكايي‌ها مجبور شدند فقط براي حفظ آبرو و اعتبار بين‌المللي خود، تعدادي موشك به مناطق غيرحساس و كم اثر شليك كنند. اين را به صراحت بگويم، اين موشك‌هايي كه 3كشور غربي به سوريه شليك كردند 3تجاوز و جنايت بود ولي هيچ‌گونه اثر منفي در اراده دولت و ملت سوريه و جبهه مقاومت براي ادامه مبارزه با تروريسم و ايجاد ثبات و امنيت در سوريه و ساير نقاط منطقه نداشت.

  • برخي مدعي هستند هدف اصلي صهيونيست‌ها از حمله به پايگاه تي 4سوريه، هدف قرار دادن نيروهاي ايراني بوده تا هزينه حضور ايران در سوريه را بالا ببرد؟

فلسفه وجودي رژيم صهيونيستي بر اشغالگري و تجاوز بنا شده است. همه تلاش‌هايي كه تاكنون براي براندازي نظام سوريه انجام شده با هدف كمك به رژيم صهيونيستي و تأمين امنيت آن صورت گرفته است. آنها از حضور مقاومت در سوريه نگرانند. در واقع تروريسم و صهيونيسم دو روي يك سكه در منطقه ما هستند و امروز صهيونيسم با مشاهده شكست تروريست‌ها در سوريه به ياري آنها آمده است. رژيم صهيونيستي به‌شدت از تقويت ثبات و آرامش در سوريه نگران است؛ ناآرامي، بي‌ثباتي و جولان تروريسم در سوريه به نفع صهيونيست‌هاست و اكنون كه دولت سوريه و جبهه مقاومت روزبه‌روز بر ميدان مسلط‌تر مي‌شوند، احساس ناامني در رژيم صهيونيستي بيشتر و بيشتر مي‌شود.

حمله رژيم صهيونيستي به پايگاه ضد‌تروريستي T4، در واقع پشتيباني هوايي اسرائيل از تروريست‌ها و داعش بود. نيروهاي مستقر در T4مشغول رصد باقي‌مانده‌هاي داعش در صحراي شام، حمص و ديرالزور و در مرز عراق بودند. يگان پهپادي مستقر در اين پايگاه وظيفه حمايت از نيروهاي عمل‌كننده ارتش سوريه، نيروهاي روسيه و مجموعه نيروهاي مقاومت در منطقه را دارد. حمله به اين نيروها، دخالت مستقيم نظامي اسرائيل به نفع داعش و جبهه النصره است.
البته اين حمله به‌طور قطع بدون پاسخ نخواهد ماند. در وقت مناسب ضربه مناسب را دريافت خواهند كرد.

  • چندي قبل خبري منتشر شد، مبني بر اينكه روسيه از آسمان و زمين ايران براي هدف قرار دادن تروريست‌ها در سوريه استفاده كرده، آيا اين خبر درست است؟ كما اينكه جنابعالي پيشتر فرموده بوديد؛ ايران آماده بررسي درخواست روس‌ها در اين زمينه است آيا درخواستي دريافت شده است؟

ما با روسيه در زمينه مبارزه با تروريسم هم پيمان هستيم. اين هم پيماني نتايج فوق‌العاده‌اي در بازگشت نظم، امنيت و آرامش در منطقه داشته است؛ لذا همكاري‌ها با قدرت ادامه خواهد داشت و حتي ممكن است ابعاد جديدتري نيز پيدا كند.
امّا در مورد سؤال شما، روسيه براي رساندن تجهيزات نظامي خود به سوريه با موافقت ايران از آسمان ايران استفاده كرده است. ما اين مجوز را به دولت روسيه داده‌‌ايم؛ در آينده نيز اگر درخواستي براي عبور هواپيماهاي خود از فضاي ايران داشته باشند، آن را بررسي مي‌كنيم و مطابق مصالح كشور و البته با نگاه مثبت به آن پاسخ خواهيم داد. اقدام سريع در مبارزه با داعش و ساير تروريست‌ها اولويت مهم همكاري ما با روسيه است؛ لذا هماهنگي‌هاي نظامي نيز در بالاترين سطوح انجام مي‌شود. اين طبيعي است كه ما و روسيه همديگر را در مبارزه با تروريسم ياري دهيم.

  • سؤال ديگر اينكه اخيرا فرستاده رئيس‌جمهور روسيه سفري غيرمنتظره به تهران و ديداري طولاني با جنابعالي داشت، تا جايي كه ممكن است جزئيات رايزني‌هاي تازه ايران و روسيه را تشريح بفرمائيد؟

همانطور كه اشاره كردم ما با روسيه در مبارزه با تروريسم هم پيمان هستيم، لذا در تمامي سطوح همكاري‌هاي تنگاتنگي ميان ايران و روسيه وجود دارد. سفر آقاي لاورنتي اف به تهران نيز در همين چارچوب بود. البته مسائل مربوط به توطئه غرب در حمله موشكي به سوريه به بهانه كاربرد سلاح‌هاي شيميايي و حمله صهيونيست‌ها به T4، فوريت هماهنگي‌ها را افزايش داده بود؛ لذا اين سفر انجام شد و دستاوردهاي خوبي هم داشت كه در آينده، نتايج آن در ميدان و در صحنه نظامي و سياسي منطقه روشن‌تر نيز خواهد شد. ما با روسيه درخصوص تقويت بازدارندگي در جغرافياي سوريه تفاهم داريم و در اين مسير پيش خواهيم رفت. اينكه كشورهاي ديگر برخلاف قوانين بين‌المللي و در تجاوز آشكار به يك كشور مستقلِ عضو سازمان ملل، حمله كنند يا طرفي بخواهد گاه و بي‌گاه حريم هوايي سوريه را نقض كند و در روند مبارزه با تروريست‌ها اخلال ايجاد كنند، اين موضوع براي ايران و روسيه قابل تحمّل نيست و اراده جدّي از سوي تهران و مسكو براي مقابله با چنين رويكردي وجود دارد؛ اين يكي از مهم‌ترين دستاوردهاي مورد نظر در مذاكرات ما با روسيه است.

  • روسيه براي نخستين بار اواخر سال گذشته قطعنامه‌اي در حمايت از ايران وتو كرد، نظرتان در اين رابطه چيست؟

پيش‌نويس اين قطعنامه، در حمايت از تجاوزات به يمن طراحي شده بود و مستقيما مردم مظلوم يمن را كه شبانه‌روز زير بمباران سعودي‌ها كشته مي‌شوند، هدف قرار داده بود؛ لذا ماهيت آن پيش‌نويس، يك قطعنامه ضد‌يمني بود. البته آنها سعي داشتند، جمهوري اسلامي ايران را نيز درگير كنند و به جاي پرداختن به وضعيت اسف بار انساني در يمن و كشتار زنان و كودكان يمني، مسئله را منحرف كنند و موضوع حمايت موشكي ايران را از انصارا... و ارتش يمن مطرح كنند. البته خودشان هم مي‌دانستند كه ادعاي دروغي را مطرح كرده‌اند؛ چرا كه با وجود محاصره بسيار شديد يمن كه حتي امكان رسيدن مواد غذايي و دارو به آسيب‌ديدگان جنگ در اين كشور را نمي‌دهد چگونه مي‌شود موشك‌هاي بسيار بزرگ را به يمن منتقل كرد؟! لذا وتوي قطعنامه از سوي روسيه يك موضع اصولي و منطقي در مقابل اين سناريوپردازي آنها بود و جلوي يك دروغ بزرگ در شوراي امنيت را گرفت. اقدام روسيه در درجه اول، در راستاي حفظ اعتبار شوراي امنيت سازمان ملل بود تا برخي كشورها نتوانند با استفاده ابزاري از اين شورا، سياست‌هاي خود را پيش ببرند. ما از روسيه به‌خاطر اين اقدام سازنده آنها تشكر كرده‌ايم. هم پيماني ما و روسيه در مسير مبارزه با تروريسم در حال تقويت شدن است و ابعاد گسترده‌تري نيز خواهد يافت.

  • سعودي‌ها چندي قبل از احتمال درگيري نظامي با ايران در 10سال آينده سخن گفتند، به‌نظر شما توان نظامي سعودي‌ها در منطقه در چه جايگاهي است و آيا اين اظهارنظر بلوف است يا پشتوانه دارد؟

به‌نظر من سعودي‌ها به جاي حرف زدن از جنگ با ايران تا 10سال آينده، بايد از جنگ فعلي در يمن سخن بگويند. عربستان در ائتلاف با برخي كشورها و با پشتوانه تسليحاتي آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي، روزانه صدها موشك و بمب بر سر مردم مظلوم يمن فرود مي‌آورد. اين جنگ بيش از 3سال است كه به طول انجاميده است. در اين 3سال، عربستان در مقابل جنبش مردمي انصارالله و ارتش محاصره شده يمن چه دستاوردي داشته است؟ تقريبا هيچ! هر روز وعده پيروزي و به‌خودشان روحيه مي‌دهند، ولي، واقعيت ميداني و نظامي در صحنه، چيز ديگري است. اين وضعيت نظامي عربستان است! سعودي‌ها در عرصه‌هاي مختلف، در منطقه، در داخل و در حوزه بين‌المللي با چالش‌هاي متعدد و متنوعي روبه‌رو هستند؛ اگر چه اين موضع‌گيري‌ها براي فرافكني و فرار از اين چالش‌هاست، ولي در نهايت كمكي به عربستان نخواهد كرد. عربستان در داخل شوراي همكاري چالش‌هاي بزرگ دارد؛ در تأمين امنيت مرزهاي جنوبي مستأصل و در باتلاق جنگ خودساخته در يمن گرفتار شده است. در صحنه بين‌المللي نيز انتقاد از وضعيت حقوق بشر در اين كشور و كشتار غيرنظاميان در يمن، رو به گسترش است، عربستان متهم اصلي حمايت از افراط گرايي و تروريسم است. همه جهان مي‌گويند وهابيت، عامل اصلي ترويج تفكرات خطرناك افراطي و تروريستي است. اگر چه حاكمان سعودي تلاش مي‌كنند با حراج دارايي‌هاي مردم عربستان و خريدهاي كلان تسليحاتي، انتقادات بين‌المللي درخصوص جنگ يمن و حقوق بشر و حمايت از تروريسم را كم رنگ كنند ولي، اين اقدامات، مسكن‌هاي زودگذر هستند و وخامت اوضاع سعودي را درمان نمي‌كنند. جهان ديگر اين وضعيت و شرايط را از عربستان قبول نخواهد كرد.

  • در بررسي سناريوهاي احتمالي آينده مناقشات سياسي و نظامي در منطقه، به‌نظر شما آيا تغييري در جغرافياي منطقه قابل پيش‌بيني است؟

آمريكا در دو دهه گذشته، به‌دنبال ايجاد تغيير در جغرافياي منطقه بوده است. جنگ در عراق با همين هدف انجام شد؛ اما طرح آنها براي ايجاد خاورميانه جديد و خاورميانه بزرگ شكست خورد و نيروهاي آمريكايي در عراق و افغانستان زمين گير شدند. البته آنها همچنان تغيير در جغرافياي منطقه را در دستور كار دارند. با تحولات بيداري اسلامي در منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا، آمريكايي‌ها با تناقضات مهمي ميان اهداف خود و واقعيت‌هاي منطقه مواجه شدند. از يك سو مطالبات مردم به‌طور مستقيم، نظام‌هاي هم پيمان آنها در منطقه را هدف قرار مي‌داد و از سوي ديگر تحولات سريع و غيرقابل پيش‌بيني و كنترل بود و از جهت سوم، غلبه نگاه اسلامي، امنيت رژيم صهيونيستي را در خطر قرار مي‌داد. بر اين اساس، آنها اصل آشوب و هرج و مرج را براي ايجاد تغيير در جغرافياي منطقه مفيد مي‌دانستند ولي قدرت گرفتن جريان‌هاي اسلامگرا و مخالف رژيم اشغالگر قدس، چالش بزرگي پيشِ روي آنها بود، لذا مديريت آشوب يا هرج و مرج كنترل شده در دستور كار آمريكا قرار گرفت.
از سوي ديگر، از فرصت تحولات بيداري اسلامي و خيزش مردمي براي ضربه زدن به محور مقاومت استفاده و سوريه را درگير بحران امنيتي كردند و برخلاف ادعاي خودشان كه مي‌گفتند براي جنگ با تروريسم به عراق و افغانستان آمده‌اند، همان تروريست‌ها را به سوريه گسيل داشتند تا نظام اين كشور را ساقط كنند و تغيير را در سوريه رقم بزنند. حمايت آمريكايي‌ها از جدايي طلبي در عراق و سوريه در همين راستا قابل ارزيابي است؛ البته آنها ادعا مي‌كنند كه از يكپارچگي عراق حمايت مي‌كنند ولي، هم اقدام آنها در عراق و هم رويكرد آنها در شمال و شرق فرات در سوريه خلاف اين ادعاي آنهاست.
هدف نهايي آنها ايجاد حاكميت‌هايي كوچك و بي‌اراده پيرامون رژيم صهيونيستي است كه سابقه تاريخي آنها از زمان تأسيس دولت اشغالگر قدس كمتر باشد. اما اينكه بتوانند چنين هدفي را محقق كنند، جاي تأمل دارد؛ چراكه چالش‌هاي اين مسير زياد است و همه‌‌چيز تحت اراده و قدرت آنها نيست. نمونه بارز آن موفقيت دولت و ملت عراق و سوريه در شكست داعش است؛ اين موفقيت برخلاف ادعاي آمريكايي‌ها بدون نقش آفريني مؤثر از سوي ائتلاف به‌اصطلاح ضد‌داعش، به‌دست آمد.
آمريكايي‌ها طرح‌هايي هم براي فلسطين درنظر دارند كه به نوعي تغيير جغرافياي منطقه است. اينكه فلسطيني‌ها را از كرانه باختري بيرون كنند يا اجازه بازگشت آوارگان را ندهند و بخواهند سرزمين جديدي براي فلسطيني‌ها در خاك مصر يا اردن يا ديگر نقاط منطقه ايجاد كنند، رؤياي آنهاست كه تعبير نخواهد شد. انتقال سفارت آمريكا به بيت‌المقدس نيز كه گام اول در اجراي اين طرح است، با واكنش گسترده مسلمانان و فلسطيني‌ها مواجه شده است. هيچ فلسطيني و هيچ مسلماني چنين طرحي را نخواهد پذيرفت. البته اقدام ترامپ يك نتيجه مهم داشت و آن اين بود كه مسئله فلسطين را به صدر اولويت‌هاي جهان اسلام بازگرداند و موجب آگاهي جريان‌هاي اسلامي شد.

  • روابط ايران و عربستان دوره پرتنشي را مي‌گذراند چه اقدامات و شرايطي براي بازگشت به نقطه صفر و روابط عادي وجود دارد؟

جمهوري اسلامي ايران، هيچگاه آغاز‌كننده تنش و درگيري نبوده است اما مشكل اين است كه سعودي‌ها راه‌حل مشكلات و چالش‌هاي داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي خود را در تخاصم با ايران مي‌بينند و احساس مي‌كنند براي فرار از اين وضعيت به خصومت ورزي با ايران نيازمندند. راه‌حل بازگشت به وضع عادي در منطقه، شكل‌گيري گفت‌وگوهاي منطقه‌اي با حضور كشورهاي منطقه و بدون مداخله سايرين است. ما معتقديم كه مشكل در همه كشورهاي منطقه از جمله در يمن و بحرين با گفت‌وگو ميان طيف‌هاي مختلف قابل حل است. راه‌حل نظامي مسير شكست‌خورده‌اي است. در مورد روابط با عربستان، ما همواره بر رفع تنش‌ها و حلّ مشكلات از طريق گفت‌وگو تأكيد كرده‌ايم. اينكه عربستان براي غلبه بر يك كشور اسلامي با رژيم صهيونيستي هم پيمان شود، اين قابل درك نيست. عادي‌سازي‌ روابط با رژيم صهيونيستي كه دشمن اعراب و مسلمانان است، خيانت به آرمان فلسطين است. لذا گام اول، در مسير رفع تنش‌ها اصلاح رويكردهاي اشتباه ازجمله نزديكي به رژيم اشغالگر قدس است. در گام بعدي، بايد يك نگاه درست و منطقي به شرايط منطقه داشته باشيم. واقعيت اين است كه ايران نقش سازنده‌اي در بازگرداندن امنيت و ثبات به عراق و سوريه ايفا كرده است، درحالي‌كه سعودي‌ها با كمك به جريان‌هاي بي‌ثبات ساز، آرامش را در اين دو كشور بر هم زده بودند. ما نمي‌توانستيم دست روي دست بگذاريم و اجازه دهيم تروريست‌ها در عراق و سوريه بيش از اين گسترش يابند. لذا ورود ما به اين دو كشور نبايد مغاير با منافع عربستان تلقي شود. دولت‌هاي رسمي در عراق و سوريه از ايران دعوت كرده‌اند تا در مبارزه با داعش و تروريسم در كنار آنها باشد و ما هم اين كار را كرده‌ايم. بنابراين عربستان نبايد اقدام ايران در منطقه را به ضرر منافع خود قلمداد كند. اتفاقاً در بلندمدت، اين تروريست‌ها منافع و امنيت خود عربستان را نيز نشانه خواهند رفت؛ استفاده ابزاري از تروريسم اشتباه بزرگي است. در اين حوزه نيز امكان گفت‌وگو براي رفع سوء‌تفاهم‌ها وجود دارد.

  • در رابطه با مسائل داخلي هم سؤالاتي هست، مثلا اينكه آيا شوراي‌عالي امنيّت ملّي درباره پيام رسان‌هاي خارجي همچون تلگرام بررسي يا مصوبه‌اي داشته است؟

با توجه به ابعاد گسترده فضاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي و همچنين مسائل فني و سايبري مترتب بر اين عرصه كه مرتبا درحال تغيير و تحول است، در چند سال گذشته به فرمان مقام معظم رهبري، شوراي‌عالي فضاي مجازي در سطح عالي نظام راه‌اندازي شد كه كليه امور مربوط به فضاي مجازي در آن شورا سياستگذاري وبرنامه‌ريزي مي‌شود
اما دبيرخانه و شوراي‌عالي امنيت ملي نگراني‌هاي خود را نه در مصداق‌ها بلكه در فرايند بهره‌برداري دشمنان و تبديل برخي اپليكيشن‌ها به ابزار نفوذ اقتصادي و فرهنگي و اطلاعاتي وسياسي و صدمه بر امنيت ملي را به‌طور مرتب براساس شاخص‌هاي امنيت ملي كه ابعاد مختلفي را در بر مي‌گيرد رصد كرده و تأثير‌گذاري آن را گوشزد مي‌كند.

  • مشخصاً وظيفه شوراي‌عالي امنيت ملي چه چارچوبي دارد، چون به تازگي برخي بحران‌هاي لاينحل مانند رفع حصر يا تلگرام به شوراي‌عالي امنيّت ملّي ارجاع داده مي‌شود؟

شوراي‌عالي امنيت ملي وظيفه سياستگذاري كلان در حوزه امنيت ملي و مولفه‌هاي اثر‌گذار بر آن و هماهنگي‌ها و نظارت را برعهده دارد و در امور فضاي مجازي يا برخي پرونده‌ها كه شاخص‌هاي امنيت ملي را ندارند مستقيم دخالت ندارد، مگر آنكه روند تهديدات و آسيب‌ها بخواهند امنيت ملي را به مخاطره بيندازند. دبيرخانه نگراني‌هايي در اين زمينه دارد اما سطح آن را آسيب يا تهديد امنيت ملي نمي‌داند. زمينه‌هاي تهديد، فرصت‌ها و تهديدات گسترده‌اي در فضاي مجازي وجود دارد كه مي‌بايست ضمن ايفاي نقش همراه با ابتكار عمل در ابعاد سخت‌افزاري، نرم‌افزاري و توليد محتوا به آن پرداخته شود.
ضرورت دارد تمهيدات لازم براي پيشگيري از توسعه آسيب‌ها به عمل ‌آيد. براي دبيرخانه شوراي‌عالي ملاك تصميمات شوراي‌عالي فضاي مجازي است و اين دبيرخانه نيز همكاري لازم را مبذول خواهد داشت.
تصميمات مربوط به حوزه‌هاي سياسي و امنيتي نيز كه يكي از وظايف مهم شوراي‌عالي امنيت ملي است بر مبناي خرد جمعي و برگرفته از گزارش‌هاي مستند و ارزيابي شده دستگاه‌ها و كارسازي توسط دبيرخانه شوراي‌عالي اتخاذ مي‌شود.
رياست اين شورا نيز با رئيس محترم جمهور بوده و مصوبات آن طبق قانون اساسي بايد به تأييد مقام معظم رهبري برسد. اين شورا به لطف الهي و با هدايت عالي مقام معظم رهبري و مديريت مستمر آقاي رئيس‌جمهور به‌دليل حضور سران قوا و مسئولان ارشد كشوري و لشكري تاكنون عملكرد خيلي خوبي در حوزه‌هاي مختلف داشته است. ما باور داريم ورود يا عدم‌ورود شوراي‌عالي و نهاد اجرايي آن يعني دبيرخانه شوراي‌عالي امنيت ملي به مسائلي كه در سطح جامعه مطرح است، متناسب با مصالح و منافع ملي بوده و مي‌بايست جريان‌هاي سياسي و خبري به اين مسئله توجه داشته باشند.

  • به‌عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي ارزيابي‌تان از بحران آب در كشور چيست؟ آيا مناقشه‌هاي داخلي و خارجي برسر آب در شورا بررسي شده است؟

از ابتداي فعاليت بنده در دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي با تشكيل كميته آب و محيط‌زيست در دبيرخانه مديريت بحران آب و محيط‌زيست كشور در دستور كار قرار گرفت.
با تشكيل كميته آب و محيط‌زيست در دبيرخانه به‌عنوان يك نهاد فرابخشي و حاكميتي، تدوين سياست‌ها و سندهاي بسيار با اهميت در زمينه مديريت آب زيرزميني، مديريت پايدار آب شرب شهرهاي بزرگ، ديپلماسي آب و اطلس امنيت آبي تدوين و ابلاغ شد و با ورود به موضوعات مهم ديگر مانند بررسي اثرات تغييرات هوا و اقليم، مديريت بحران آب شرق كشور، بررسي اثرات طرح گاپ تركيه بر منطقه و ايران، سياست‌هاي كلان شيرين‌سازي‌ آب درياي مازندران و خليج‌فارس و درياي عمان و انتقال به مناطق مركزي، بحران مديريت پساب نيشكر خوزستان و مديريت بحران حوضه آبريز زاينده‌رود عملا اين موضوع به يكي از اولويت‌هاي كاري دبيرخانه تبديل شد. اقدامات انجام‌شده در اين بخش در كشور بي‌سابقه بوده و با مشاركت مجموعه دستگاه‌هاي مسئول در يك دوره پنج‌ساله برنامه‌ريزي، جمع‌بندي و تدوين شده است. بدون شك تدوين و ابلاغ سياست‌هاي بالادستي نظام با ويژگي فرابخشي و هماهنگ شده ميان قواي سه‌گانه در بالابردن سطح هوشياري و آمادگي دستگاه‌ها و توسعه فعاليت‌ها در كشور مؤثر بوده است و اين روند براساس چارچوب‌هايي كه اشاره كردم، با جديت ادامه خواهد يافت.
به‌عنوان جمع‌بندي كوتاه مي‌توانم بگويم، تقويت حكمراني مؤثر منابع آب و محيط‌زيست و ترسيم نقشه راه آينده كشور براي مقابله با بحران‌هايي كه پيامدهاي امنيّتي و اجتماعي در پي دارند وجهه همت دبيرخانه شوراي‌عالي امنيت ملي در اين دوره بوده است. مديريت مصرف و تقاضا به‌ويژه در بخش كشاورزي، سازگاري با كم‌آبي و تغييرات طبيعي هوا و اقليم، استفاده از تمام ظرفيت‌هاي كشور براي تامين امنيت پايدار آبي و حفاظت از اكوسيستم‌هاي طبيعي كشور، افزايش سطح تعاملات منطقه‌اي و بين‌المللي براي حفاظت از ميراث كهن ايراني از طريق ديپلماسي رسمي و عمومي و علمي و پنهان و مهار و مديريت منابع آب مرزي و مشترك ازجمله موضوعات مهم و مورد توجه دبيرخانه هستند.

کد خبر 404994

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دفاع-امنیت

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha